Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-03@13:28:44 GMT

چرنوبیل، کتمان حقیقت

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۱۶۱۵۶

چرنوبیل، کتمان حقیقت

آفتاب‌‌نیوز :

«در گزارش این روزنامه که چنین روزی از سال ۱۹۸۶ منتشر شد به ۱۸ مصدوم اشاره می‌شد و به این که این مصدومان وضعیت جسمانی مناسبی ندارند. این عدد ۱۸، عددی غیر واقعی و عمدا به هدف دروغگویی به مردم جعل شده بود.

همان روز انتشار این گزارش در روزنامه پراودا، گزارشی اداری هم به کرملین برای دبیر کل فرستادند که در آن تعداد بستری‌ها ۱۸۸۲ نفر (۲۴ نفر با حال وخیم) اعلام می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این گزارش اداری آمده بود که ۶۴ نفر از این ۲۴۰ بیمار بدحال کودک هستند. گورباچف که تازه کارش را شروع کرده بود و از همان شروع به کار مدام شعارهایی مثل حقیقت و شفافیت می‌داد، تصمیم گرفت از پایبندی به شعارهایش برای اطلاع‌رسانی درباره چرنوبیل چشم‌پوشی کند. میان دوگانه «شعارهای زیبا» و «عمل به این شعارها» گیر افتاد و مثل رهبران قبلی شوروی، اولی را انتخاب کرد. حتی متفاوت با رویه همیشگی‌اش به منطقه حادثه نرفت و از آسیب‌دیدگان عیادت نکرد. در مسکو ماند و حکومتش را برای مخفی نگه‌داشتن ابعاد واقعی فاجعه بسیج کرد.

به قول ویکتور شبشتین «او که قبلا قول شفاف‌سازی داده بود، درباره حادثه چرنوبیل هیچ تلاش جدی برای شفاف‌سازی نکرد و در عوض، با همدستی دیگر سردمداران کرملین، کاری کرد که مردم و دنیای بیرون از حقیقت ماجرا بی‌اطلاع بمانند. گورباچف تا ۱۸ روز پس از وقوع حادثه هیچ حرفی درباره آن نزد و موقعی هم که تصمیم گرفت حرف بزند، حرف‌هایش ملال‌آور و کلیشه‌ای بود. او گفت شوربختی بزرگی بر ما نازل شده است. اما اطلاعات گمراه‌کننده‌ای درباره آمار تلفات حادثه و تلاش‌هایی که برای کنترل خسارت صورت گرفته بود، داد.»

مصمم بود که این گند بالاآمده را پنهان نگه دارد، اما فاجعه آن قدر بزرگ بود که حتی حکومت کارکشته در پنهانکاری شوروی هم از پس مخفی نگه‌داشتن آن برنیامد. از سوئد و دانمارک گرفته تا فنلاند و نروژ، افزایش غیر عادی رادیواکتیو در جو را تشخیص دادند و از شوروی درباره منشأ این آلودگی اطلاعات بیشتری مطالبه کردند. این کشورها به پیشگامی سوئد خواهان فشار به شوروی و اعزام گروهی از بازرسان بین‌المللی برای بررسی حقیقت ماجرا شدند. مقامات شوروی - از جمله خود گورباچف - بی‌آن‌که چیزی بگویند این خواسته را رد کردند و روی تکرار روایت رسمی خودشان پا فشردند. حتی گورباچف چند روز بعد در سخنرانی دیگری، مطالبه کشورهای اسکاندیناوی را - که رسانه‌های غربی از آن حمایت می‌کردند - بازی تازه‌ای در جنگ سرد توصیف کرد و گفت: «غربی‌ها می‌کوشند با به‌راه‌انداختن یک کارزار شوروی‌ستیزانه ناموجه و با توسل به مجموعه‌ای از دروغ‌ها، اتحاد شوروی را بدنام کنند.»

حتما برخی رسانه‌های غربی - و محافل حامی این رسانه‌ها - فاجعه چرنوبیل را فرصتی برای حمله تبلیغاتی به شوروی می‌دیدند و حتما برای بدنام‌کردن این حکومت می‌کوشیدند. اما اصل ماجرا، یعنی روی‌دادن فاجعه‌ای بزرگ و آسیب‌های فراوان به شمار زیادی انسان انکارشدنی نبود و گناه حکومت شوروی با پناه‌گرفتن پشت مواضع تکراری‌اش در جنگ سرد بخشیده یا نادیده گرفته نمی‌شد. بخشیده نمی‌شد که هیچ، به قول هاروی واسرمن «لاپوشانی و سکوت اولیه باعث مرگ افرادی شد که اگر تمهیدات ایمنی در نظر گرفته می‌شد، نمی‌مردند.»

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: آفتاب

کلیدواژه: نیروگاه اتمی چرنوبیل حمله روسیه به اوکراین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۱۶۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»

  علی هادیلو؛ اعتماد    پژواک جدایی مناطق آسیای میانه و ایران، قصه‌ای پرغصه به وسعت تاریخ ایران معاصر است؛ اما فارغ از مرثیه‌سرایی بر میراث به یغما رفته، اغلب ایرانیان را وقوف نیست که چه بر سر میراث هزارسالگان در سرزمین‌های جدا افتاده رفت.   کتاب «تاجیکان ورارود؛ از ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۴» نخستین روایت علمی دقیق و مدون به سبک تاریخ‌نویسی‌نو و به زبان فارسی در این زمینه است. این کتاب پرارج گرچه در سال ۱۴۰۰ در ایران منتشر شد، اما به دلیل خاستگاه تاجیکی محقق (نماز حاتم) آنچنانکه باید و شاید در فضای رسانه‌ای ایران ارج نهاده نشد.    کتاب تاریخ تاجیکان ورارود، شرح رنجی است که از فرط بی‌صدایی تاکنون شنیده نشده و برای شنیدن آن باید گوش به دیوار ستبر تاریخ خواباند. این درد به تعبیر فروغ فرخ‌زاد، بانوی شعر و ادب ایران زمین، از آن جنس دردهایی است که «انسان را به سکوت وا می‌دارد، از این رو بسیار سنگین‌تر از دردی است که انسان را به فریاد وا می‌دارد.»   سرگذشت روزگار زبان فارسی و تاجیکان در این کتاب دست‌کمی از دوران پرآشوب پس از ورود و سیطره مغولان بر ایران نداشت و چه بسا تلخ‌تر از آن عصر بود.     قوم مهاجم مغول، به روایت موجز جوینی، «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند»، اما چند سالی نگذشت که پیش از فروپاشی دولت‌شان، در بستر کارگاه حریر فرهنگ، اندیشه و مدنیت ایرانی سر به راه‌تر شده، زبان فارسی را به عنوان زبان خود برگزیدند و به تدریج به کیش و آیین ایرانی و اسلامی گراییدند و حتی مروج آن شدند، حال آنکه زبان فارسی آسیای میانه در چنگ قوم یأجوج و مأجوج گرفتار شده و به مرور جای خود را به زبان‌های روسی و ازبک داد.       نماز حاتم، نویسنده کتاب، از محققان و استادان برجسته و بنام دانشگاه ملی تاجیکستان است. او استاد گروه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان است که تاکنون ۱۵ کتاب و بیش از ۲۶۰ مقاله به نگارش درآورده است.   کتاب‌های تاریخ خلق تاجیک (کتاب درسی برای کلاس نهم) و «سرنگون کردن ترتیبات امیری در بخارا» (کتاب دانشگاهی) از جمله مهم‌ترین آثار این محقق شهیر تاجیکی است.    تاریخ تاجیکان ورارود، روایتی خواندنی درباره ماجرای گذر سرسلامت تتمه زبان فارسی و قوم بزرگ تاجیک در منطقه آسیای میانه از دوران پرتلاطم و پرآشوب سیطره روسیه تزاری و شوروی و سلاخی فارسی‌زبانان آسیای مرکزی در میانه سال‌های (۱۸۶۰-۱۹۲۴) است و ماجرای این گذر تاریخی، سیاسی و فرهنگی به مثابه داستان سیمرغ عطار است که تنها معدودی از مسافران با موفقیت در این سفر سیاسی، تاریخی و فرهنگی به مقصد رسیدند.      کتاب تاریخ تاجیکان ورارود تاریخ صرف نیست و همچنانکه ویل دورانت تاریخ تمدن را شرح دستاوردهای عظیم انسانی روی سواحل رودخانه خروشان و پرهیاهوی تاریخ می‌دانست، روایتی از شجاعت، قهرمانی و تلاش نفسگیر یکی از کهن‌ترین ملت‌های جهان در حفظ و گسترش زبان فارسی، فرهنگ، سنن اخلاقی، اقتصاد، اندیشه، دانش، کشاورزی، ارتباطات و میراث گرانبهای نیاکانی است.    کتاب تاریخ تاجیکان ورارود مرثیه‌سرایی بر میراث به یغما رفته ایرانی نیست؛ بلکه نویسنده (نماز حاتم) کوشش خود را به کار گرفته تا براساس منابع تازه و از نگاهی نو صفحات درخشان تاریخ نیاکان خویش را در مبارزه با مهاجمان روس و پاسداری از میهن خود روایت کند.   ملتی که به توصیف این محقق، در برابر دشمن، «نه سپر، بلکه فرهنگ خود را پیش گذاشت، به قوم مهاجم دوستی، همزیستی و همکاری را پیشنهاد کرد، خود که فرهیخته و معارف‌پرور بود، به بیگانگان کوچی، برتری دانش و فرهنگ را اثبات نمود، ایشان را نیز به همین راه هدایت ساخت.»   در این کتاب که به کوشش آرش ایران‌پور، محقق ایرانی، برگردان و شرح شده، معادل‌های روسی و «کریلی» با وسواسی مثال‌زدنی به معادل‎های فارسی برگردانده شده است.    این کتاب را می‌توان نمونه‌ای از شکل‌گیری یک مکتب تاریخ‌نگاری جدید در آسیای میانه نیز قلمداد کرد؛ مکتبی که با وجود تاثیرپذیری از راه و روش تاریخ‌نگاری شوروی -البته وجوه علمی و مثبت آن- از این توانایی نیز برخوردار است در جایی که به بررسی سیاست‌های مقامات شوروی مربوط می‌شود، بدون پرخاش و تندی، جوانبی از آن را مورد نقد و بازنگری قرار دهد.   این کتاب همچنین نقبی به فرآیند تدریجی فارسی‌زدایی از آسیای میانه زده و روایتی داستان‌گونه و جانسوز دوران فترت زبان فارسی در این خطه، فراروی ما می‌نهد.    از زمان ورود اشغالگران روس به آسیای مرکزی (۱۸۶۰)، شوربختی فارسی‌زبانان و افول تاجیک‌ها آغاز می‌شود و به دلایل متعدد و دسیسه‌های حکمرانان در سیادت روسیه تزاری به ویژه حکومت شوروی به مرور زبان فارسی جایگاه پیشین خود را از دست می‌دهد و حتی ‌کار به تحقیر فارسی زبانان و استحاله قوم تاجیک می رسد‌.      فرآیند فارسی‌زدایی که عملا از دوره حکومت شوروی رنگ و بویی جدید به خود می‌گیرد، با تبر تقسیم‌ (مرزبندی‌های ملی) در ۱۹۲۴ به اوج می‌رسد و میوه‌های خونین آن را می‌توان به ویژه در نسل‌کشی روشنفکران فارسی زبان در دهه ۱۹۳۰ به وضوح مشاهده کرد.   به روایت نویسنده در صفحات مطبوعات چه آسیای میانه و چه روسیه درباره تاجیکان و زبان فارسی (که از ۱۹۲۴ نام آن به تاجیکی تغییر کرد) تقریبا چیزی چاپ نمی‌شد.     حتی «اگر به ناگه مقاله‌ای هم چاپ می‌شد، بیشتر آنها غرض‌ورزانه بوده، گاه تاجیکان و زبان فارسی تاجیکان را آشکارا تحقیر می‌کردند.» کار بدانجا رسید که بر حذف زبان فارسی و انکار موجودیت این زبان و تاجیکان، رسما پافشاری می‌کردند.    گفتنی است کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود» از دهه ۱۸۶۰ تا سال ۱۹24 تالیف نماز حاتم، به کوشش آرش ایرانپور از سوی انتشارات شیرازه ما در ۶۲۴ صفحه منتشر شده است. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ۱۰ حقیقت حیرت‌انگیز درباره عنکبوت‌ها که باید بدانید
  • پایان پوتین؟!
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
  • (تصاویر) حذف نمادهای دوران شوروی در اوکراین
  • هشدار سازمان جهانی بهداشت درباره حمله احتمالی اسرائیل به رفح
  • سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
  • سیل فاجعه‌بار در شهر مدینه عربستان (فیلم)
  • ناتینگهام فارست، تیمی که همیشه در مورد داوری حقیقت را می‌گوید