در سایت آزمایش موشکی روسیه چه اتفاقی افتاد؟
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۴۸۸۹۰
«انتظار ارائه یک پاسخ صریح از سوی دولت ولادمیر پوتین را نداشته باشید!»
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورکتایمز در سرمقاله خود به موضوع حادثه انفجار همراه با تشعشعات هستهای که اخیرا در شمال روسیه اتفاق افتاد، پرداخته و از چگونگی پاسخ مقامهای روسیه در قبال این حادثه انتقاد کرده و دیدگاههای نویسندهاش را بازتاب داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزنامه در این سرمقاله خود نوشته است: «کرملین تقریبا بلافاصله بعد از وقوع انفجاری در سایت تست موشکی نینوکسا در روز پنجشنبه در شمال روسیه که برای مدت کوتاهی سطح تشعشعات رادیواکتیو را درمنطقه افزایش داد، وارد حالت بحران شد.
این وضعیت برای هر کسی که با روزهای بعد از حادثه نیروگاه هستهای چرنوبیل آشنا باشد به معنی سرکوب اطلاع رسانی، تأکید بر اینکه واقعا اتفاق بدی نیفتاده و همچنین تأکید بر اینکه چنین اتفاقاتی در هر جایی معمول هستند و دولت کنترل کامل اوضاع را در دست دارد، است.
این بار اما به لطف خدا انتشار تشعشعات به نظر نمیرسید که ساکنان مناطق اطراف را تهدید کند و در کشورهای همسایه روسیه شامل فنلاند یا نروژ موردی از افزایش تشعشعات اتمی ثبت نشد. اما فرار چندشآور و نپخته مقامهای روسیه از پاسخگویی بار دیگر ثابت کرد که کرملین خیلی بیشتر از آنکه دغدغه گفتن واقعیت به مردم یا جهان درباره اتفاقات رخ داده و میزان ریسک بالای آن را داشته باشد، دغدغهاش بیشتر پنهان نگه داشتن علتها است.
زمانی که مقامهای شهر سورودوینسک در نزدیکی محل حادثه خبر از افزایش سطح تشعشعات رادیواکتیو بلافاصله بعد از انفجار را دادند، موجب شدند که مردم منطقه برای تهیه قرصهای یُد (به عنوان یک تدبیر محافظتی از غده تیروئید در برابر جذب رادیواکتیو) هجوم ببرند اما واکنش مسکو این بود که اطلاعات ارائه شده را از وبسایت شهرداری این شهر حذف کند. گزارشهای اولیه مقامهای روسیه به انفجار در "موتور 'راکت' با سوخت مایع" اشاره کردند و در عین حال اطمینان دادند چنین اتفاقاتی معمولا از ریسکهای عادی در زمان انجام تحقیقات مهم محسوب شده و این دست اشتباهات سهوی در آمریکا و ژاپن نیز اتفاق افتادهاند. از طرف دیگر این مقامها با افتخار به روسها اطلاع دادند پنج دانشمند از بین رفته در این حادثه قهرمانان بزرگی هستند که مدالهای مهم دریافت خواهند کرد و خانوادههایشان نیز پول فراوان به دست خواهند آورد!
صد البته مقامهای روسیه دو روز بعد خاطرنشان کردند که این دانشمندان "مشغول به سرویس منابع قدرت ایزوتوپی برای یک 'موتور' با سوخت مایع" بودهاند. این توضیحات نیز با انبوهی از صحبتهای علمی همراه شد. (اینکه این تحقیقات مربوط به "تولید منابع حرارت یا انرژی الکتریکی با استفاده از مواد رادیواکتیو، شامل مواد شکافتپذیر و مواد رادیوایزوتوپ" بوده است) اما هیچ اطلاعات ملموسی درباره اینکه این دانشمندان بیچاره- که طبق برخی گزارشها نیروی انفجار آنها را به دریای سفید پرتاب کرد- روی چه چیزی کار میکردهاند، داده نشده است.
مقامهای اطلاعاتی آمریکا با بررسی سرنخهای موجود در اظهارات و بیانیهها گفتند، یک پروژهای که به صورت بالقوه با این انفجار مرتبط بوده تولید یک موشک کروز با سوخت هستهای است که میتواند با طی مسافتهای طولانی سیستمهای دفاع موشکی آمریکا را دور بزند؛ موشکی که ناتو از آن با مدل "اسکایفال" و خود روسیه از آن با مدل "بوروستنیک" یاد میکند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در سخنرانی سالانه خود خطاب به مردم روسیه در سال 2018 به وجود چنین سلاحی افتخار کرده بود.
اگر مساله مربوط به این موشک باشد بروز یک شکست در برنامه آزمایش آن یک ضربه جدی به ولادمیر پوتین همزمان با روبرو شدن دولتش با تظاهرات هفتگی دهها هزار معترض در مسکو محسوب میشود؛ معترضانی که به کنار گذاشته شدن سیاستمداران اپوزیسیون از رقابت انتخابات شورای شهر مسکو و به صورت کلی به پایین آمدن استانداردهای زندگی در روسیه اعتراض دارند. در این موقعیت چیزی که پوتین اصلا احتیاج ندارد این است که یک حادثه هستهای برای یک برنامه پرهزینه تسلیحاتی که او به صورت علنی تبلیغاش را کرده، رخ دهد.
البته وجود جنونی برای تسریع جنگ سردی جدید در دوران پس از شوروی به نوبه خود یک مساله بزرگ است؛ همان طور که توهم پوتین، برجای مانده از دوران اتحاد شوروی، که قدرت نظامی صرف نظر از هزینههای گزاف و غیرضروری، معادل عظمت ملی است، یک مساله بزرگ دیگر است. با این حال موضوع پنهانکاری و محرمانگی در رقابت تسلیحاتی به منظور برتری پیدا کردن بر رقبا حیاتی است و مسکو همواره دغدغه این را داشته که برنامههای نظامیاش را از نگاهها پنهان نگه دارد.
با این حال کرملین باید بعد از حادثه چرنوبیل، با صراحتی بیرحمانه فهمیده باشد که در ارتباط با یک حادثه هستهای هیچ گونه حالت پنهانکاری یا محرمانگی نمیتواند وجود داشته باشد و اصلا مهم نیست که این حادثه کوچک یا بزرگ باشد یا اینکه منبع آن چقدر محرمانه بوده باشد. در زمان وقوع حادثه چرنوبیل چنانچه مقامها هشدارهای سریع داده بودند میتوانستند جان هزاران نفر را نجات دهند.
خوشبختانه حادثه رخ داده در دریای سفید معادل چرنوبیل نیست و به احتمال خیلی زیاد تهدید بیشتری متوجه جان مردم نمیکند.
با این حال تهدید واقعی علیه پوتین شکست خوردن یک آزمایش موشکی یا انتشار اطلاعات درباره برنامههای تسلیحات هستهای روسیه که خود پوتین علنا اعلام کرده، نیست. بلکه بزرگترین خطر این است که انکارها و دروغهای غریزی دولت روسیه تنها باعث میشود که مردم روسیه و جهان حتی کمتر از قبل به هر چیزی که پوتین یا همراهانش در زمان بروز بحران بعدی گفته یا انجام دهند، باور پیدا کنند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انفجار اتمي در روسيه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۴۸۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563